تو شریک دزد بودی و رفیق قافله
پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۶ ب.ظ
سازگاری با رفیقان ظاهرا کار تو نیست
از وفا و مهربانی دم مزن !کار تو نیست!
تو شریک دزد بودی و رفیق قافله
غارتم کردی ولی گفتی به من کار تو نیست...
پیش از آنی که بخواهی از کنارت میروم
تا بدانی عذر ما را خواستن کار تو نیست!
ناز کم کن ،عشوه بس کن اشتباهی آمدی
دلبر از ما جوانان پیرزن کار تو نیست
لایق تو خسرو بود و مایه دارانی چو او
شرط بندی با کسی چون کوهکن کار تو نیست ...
شیرکی دیدی با کفتار ها دمخور شود؟
دور شو از من نبرد تن به تن کار تو نیست .......
پ .نوشت:این شعر خیلی قشنگ مال آقای کاظم بهمنی
ربط خاصی به من نداره ولی چون قشنگ بود گذاشتمش اینجا دی:
- ۹۴/۰۴/۱۱